شاکی میشم اگه کامنت نذارید و تجربیاتتون رو نگید !!

در جریان تصمیم امسالم هستید لابد . " منظم بودن " ، سال گذشته در این مورد خیلی مطالعه کردم ، منبع اصلی مطالعاتم هم نی نی سایت بود و تجربیات کاربرانش ! ،- منبع از این علمی تر می خواستید ؟!! - نکته اصلی اینجاست که وقتی تجربه ای موفق از کسی می شنویم قرار نیست مو به مو بر طبق آن تجربه عمل کنیم ،  باید لپ مطلب را بگیریم  و بعد تجربه را  بر اساس شخصیت و سبک زندگی ویژه خودمان بومی سازی کنیم .

کاری که من کردم اینهاست :دفتر برنامه ریزی دارم و هر روز هفته را اختصاص داده ام به تمیزکاری یک قسمت از خانه ، جمعه ها روز شستن سرویس است و جارو کردن راهرو ، چهارشنبه ها جاروبرقی کشیدن و...  یک روز در هفته که سین خانه باشد و حبه را بسپارم به او ، تمیز کاری اساسی می کنم و کارهای عقب افتاده را سر و سامان میدهم ، مثلا اگر چهارشنبه به هر دلیلی - تنبلی مخصوصا !! -جارو برقی نکشیده باشم روز تمیزکاری این کار را می کنم .

اینطوری کارها روی هم تلنبار نمی شوند که ندانی چکار باید بکنی و از کجاباید شروع کنی .نوشتن وتیک زدن یا نزدن هم تعهد می آورد و خودت میشوی رقیب خودت .

یکسری قوانین هم باید برای خودت داشته باشی وگرنه این برنامه ریزی ها بی فایده میشود .

قانون " هر چیزی سرجای خودش " از مهمترین هاست ، که من در اجرایش ضعف اساسی دارم .از بیرون که می آییم لباسها را در می آورم و می گذارم روی تخت ، در حالی که آویزان کردنشان از چوب لباسی وقت زیادی نمی گیرد ، یا قانون " همین الان " که مال وقتهایی ست که باید خم شوی و یک وسیله را از روی زمین برداری و بگذاری سرجایش ، وقتی که ظرفی توی سینک است و باید بشوری اش ، لکه ای روی گاز هست و باید دستمال بکشی ، ذهن پشت گوش انداز می گوید : بعدا  ،، اما تو باید بگویی : همین الان ، همین الان ظرفها رو بشور ، همین الان گاز رو دستمال بکش ، برای منظم بودن " بعدا را باید بیندازی دور .

با همه اینها من هنووووز راضی نیستم ...خیلی کارها باید بکنم وخیلی عادت های خوب را باید توی وجودم بکارم ، جوری که توی وجودم ریشه بدهد ، ریشه ای قرص و محکم .