سین بعد از ناهار، بچه جیغ جیغو را برداشت برد خانه مادرش ...من باید خوشحال باشم و بپرم روی تخت و تخت بخوابم تا غروب ،،،اما همه حواسم پیش حبه است که الان چه میکند و دیدن آدمهای جدید باعث شده جیغ نکشد یا نه ؟ سین هم تلفنش را جواب نمیدهد این یعنی توی اتاق خانه مادری تخت خوابیده و گوشی را گذاشته روی سایلنت ...
و این چنین خداوند مادرها و پدرها را متفاوت آفرید :|
زندگی می بافم...برچسب : نویسنده : atorshilite8 بازدید : 4