زندگی می بافم

متن مرتبط با «من از زندگی چی می خوام» در سایت زندگی می بافم نوشته شده است

تصمیم کبری

  • امشب یه تصمیم خیلی سخت گرفتم؛ بین مادر تمام وقت بودن برای پسرم تا وقتی بره مدرسه و داشتن یه شغل خوب با درآمد خوب که میشد باهاش به خیلی از آرزوهام -ادامه تحصیل- برسم ، اولی رو انتخاب کردم!  دیگه سرکار , ...ادامه مطلب

  • تصمیم کبری ۲

  • این چند روزی که سرکار میرفتم همه چیز خوب بود ، سین برای ناهار یا توی محل کارش بوده یا خونه مامانش اینها ، خودمم هر وقت ناهار نداشتم رفتم خونه مامانم و اونها حبه رو برام نگهداشتند که من بخوابم و خستگی , ...ادامه مطلب

  • از هر دستی بده از همون دست میگیری!

  • بعضی از مردها فکر می کنند فقط ! زن باید خوب و حرف گوش کن و بساز باشد و مرد را در هر شرایطی که هست و با هر رفتار و اخلاقی دوست داشته باشد.سین هم اینطور فکر می کند.بارها مستقیم و غیر مستقیم گفته ام که ازدواج یک بده بستان است.خوب باشی خوبی می بینی.امروز لیست خریدم را تمام و کمال خریده بود ، خریدها را که از دستش گرفتم گفتم: دستت درد نکنه حالا شدی شوهر دوست داش, ...ادامه مطلب

  • به چی؟

  • صبح دیر از خواب بیدار شدم و صبحانه نخوردم.صبحانه نخوردن همان و دچار سردرد شدن همان ، الان دلم می خواهد توی اتاق دراز بکشم ، لامپ را خاموش کنم ، در را ببندم و بخوابم.نمی شود؛ حبه آویزانم هست برای شیر ، سین هم توی هال فوتبال تماشا می کند.با ادا و اطوارهای خاص خودش ، جیغ و داد و شلوغ بازی های معمولش.بعد به این فکر می کنم که این غرور مسخره ای که خیلی از ما آدم, ...ادامه مطلب

  • از پای ننشستن

  • هفته قبل به سفر گذشت و هفته قبل ترش به بگو و مگو با سین و حواشی آن ،،، باید دستی به سر و گوش خانه بکشم ، آشپزخانه را جارو بزنم ، اتاق خواب را هم ، لباس ها را بیندازم توی ماشین .باید که دستی به سر و گوش زندگی هم بکشم ، تکلیفم را با خیلی از چیزهای زندگی ام روشن کنم ، نه که قبل تر ها این کار را نکرده باشم ، نه ،،، برای چندمین بار بایستم یک گوشه و ببینم کجای کارم ؟ نمره همسری ام چند است و لجبازی را ,ننشستن ...ادامه مطلب

  • نیازمندیم !

  • همانی که توی لحظه های خوب زندگی ، توی روزهای شادی و سفر و خنده های از ته دل ، می آید بیخ گوش آدم وز وز می کند که " این روزها می گذره ، دلت رو خوش نکن ، همیشگی نیست " ، همان کوفت کننده خوشی ها را می گویم ؛ لازمش دارم که بیاید مثل همیشه توی گوشم بگوید : روزهای تلخ هم تمام می شود ، غم همیشگی نیست ! ,نیازمندیم ...ادامه مطلب

  • کاش کسی بهشون می گفت

  • گاهی تمام چیزی که یک زن از شوهرش می خواهد یک گوش است که فقط بشنود ؛ کاش مردها بفهمند ، کاش کسی بود که به مردها یاد بدهد گوش بدهید ، همان طور که سر تا پا گوش می شوید برای دیدن و شنیدن اخبار- یک باره و چند باره - برای تماشای فیلم و سریال ، برای صدای داد و فریاد گزارشگر ها ، برای شنیدن تحلیل های سیاسی - اجتماعی مردهای دیگر ، چند دقیقه ای هم به حرفای کاملا معمولی زن ها گوش بدهید .,بهشون ...ادامه مطلب

  • قهر نکن بهت نمیاد !

  • چند روزی هست که آشتی کرده ایم .اگر به حرف زدن های کوتاه و مختصر و از سر اجبار بشود گفت آشتی ،،، قهر که مثل زلزله می ماند کار خودش را کرده ، خرابی به بار آورده و مدت ها باید بگذرد تا همه چیز مثل روز اول از نو ساخته شود .آن وقت ما به گمان اینکه چیزی درست بشود دست به دامن قهر می شویم ، چه گمان اشتباهی ، چه توقع بی جایی ! ,نمیاد ...ادامه مطلب

  • خوشمزه من

  • مامان ها روزی چند بار هوس می کنند بچه هاشون رو قورت بدند ؟زیاد ،،، یکی از اون چند بارها وقتیه که حبه وامیسته روبه روی آینه و برای اونی که توی آینه است - خودش - ادا در میاره ، داد میکشه سرش ، زبون درازی می کنه براش و گاهی می خنده بهش ! ,خوشمزه ...ادامه مطلب

  • ماجرای من و گوشی من را پایان نیست انگار

  • اگر بگویم از صبح که بلند شده ام ، تا الان که اینها را می نویسم ، گوشی دست نگرفته ام  باورتان می شود ؟ به جااان خودم !خودم هم باورم نمی شود . از صبح تمام حواسم به حبه و بازی کردن و وقت گذاشتن برای او بوده ،،، گوشی را هم گذاشته بودم توی اتاق و هربار که وسوسه میشدم بروم سراغش و یک نگاهی به تلگرام بیندازم با نهیب یک نفر توی وجودم روبرو میشدم که : " مگه نگفتم نههه ، مگه قرار نشد اولویت اولت حبه باشه؟ ،,ماجرای,پایان,انگار ...ادامه مطلب

  • پسر کو ندارد نشان از پدر

  • مادر شوهر جان ِجانان تعریف میکرد یه بار پدر شوهرجان به مدت یکماه باهاش قهر کرده ، به گمونم سین می خواد رکورد پدرش را بزنه :)بعله ،،،از این روست که به دخترهای مجرد همیشه توصیه کرده و می کنم که قبل از شناخت آقای خواستگار ، پدرشون را کشف و بررسی نمایند! ,ندارد ...ادامه مطلب

  • از مزایای مادر بودن

  • مادر که باشی فقط باید مادر باشی نه چیز دیگر ، غمگین و افسرده نباشی ، خوابالو نباشی ، مریض نباشی؛ کافیست یک ربع بیشتر بخواهی بخوابی و چشمهایت از زور خواب باز نشوند ، بچه می آید بالای سرت به نق و نوق و گریه و دستت را می گیرد و بلندت می کند، که چی ؟ که برویم من بچگی کنم و تو مادری ، زانوی غم بغل گرفتن و یک گوشه نشستن مال مادرها نیست ، مریض شدن و خوابیدن توی رختخواب هم .بچه داشتن یکی از بزرگترین نعمت هایی ست که آدم میتواند داشته باشد ، که نمی گذارد توی زندگی کمرنگ شوی ، که هر بار ببیند از زندگی رفته ای بیرون ، دستت را می گیرد و برت می گرداند ؛ هر جور که بتواند ! ,مزایای,مادر,بودن ...ادامه مطلب

  • مامان بزرگم میگه ...

  • قدیمی ها می گفتند بچه رو که زیاد دعوا بکنی سرتق میشه ، مادر بزرگ درونم میگه شوهر هم همینه ، بچه است ،  زیاد که باهاش قهر بکنی و اخم و تخم کنی براش عادی میشه ، دیگه ککش هم نمی گزه که دلخور هستی یا نه ، می گه ننه ! کوپن اخم و تخم و قهرت رو الکی خرج نکن . دیدی شوهرت یه حرف بد زد یه نمه ! خودت را گرفته نشون بده یه اخم کوچولو کن یه ربع بیست دقیقه توی خودت باش محلش نده اما بعدش به بهونه نون نداریم ، شام چی بپزم ، بشو خود قبلی ات ، انگار نه انگار که حرفی زده ، اخم و تخم و قهر های جدی جدی ات رو بذار برای جاهای مهم ، تیکه تیکه که خرجش کنی بی سرمایه میشی پیش شوهرت ! ,مامان,بزرگم,میگه ...ادامه مطلب

  • از روزهای زندگی

  • آشپزخانه ای دارم بی نهایت بهم ریخته که حاصل یک هفته تنبلی ست و عروسی دیشب ، باید ظرف بشورم و چایی دم کنم برای عصرانه ، سین که بیدار شد آشپزخانه را جارو برقی بکشم . همین جا هووی دیگرم را معرفی کنم خدمتتان ...خواب ...هر چقدر از عشق و علاقه بین ایشان و سین گفته باشم کم است ، از دو و نیم خوابیده و اگر سر و صدای من و حبه نباشد می خوابد تا خود شیش بلکم تا هفت !!حبه هم امروز کلا آویزان من است ، هر نیم ساعت یکبار می آید خودش را جا میدهد توی بغلم و م م م می کند .سین هم بدجنسی کرده و می داند من چقدر از چسبیدن دایمی حبه به خودم ضعف می کنم و حالم بد میشود که امروز می گوید باید بیندازیمت توی یه اتاق با هشت,روزهای,زندگی ...ادامه مطلب

  • خونه و زندگیم

  • نمی دانم همه زنهای متاهل این حس را تجربه کرده و می کنند یا فقط من این گونه ام ؟هر چه می گذرد تعلق خاطرم به اینجایی که هستم ،به خانه و زندگی ام بیشتر و بیشتر میشود .آنقدر زیاد که هیچ کجا آرام و قرار ندارم حتی توی خانه پدری که بهترین جای دنیاست اما آنجا انگار غریبه ام ، مهمانی هستم که زیاده از حد که ب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها